0
09367079491

آموزش جامع شمارنده ها (Quantifiers) در زبان انگلیسی

شمارنده ها

همانطور که از اسمشان بر می آید شمارنده برای شمارش اسم ها (nouns) مورد استفاده قرار می گیرند. حال با توجه به قابل شمارش بودن یا نبودن آنها از کلمات متفاوتی استفاده می کنیم و البته برخی شمارنده ها برای هر دو گروه قابل شمارش و غیر  قابل شمارش مورد استفاده قرار می گیرند.

اگر میخواهید مستقیما به سراغ تمرین ها بروید از لینک های زیر استفاده کنید:

  • Some (مقداری، تعدادی)

Some اگر قبل از کلمات قابل شمارش بیاید به معنی “تعدادی” است و اگر قبل از کلمات غیر قابل شمارش بیاید به معنی “مقداری” است. مثال:

I have some books.

من تعدادی کتاب دارم.

I drink some milk every morning.

من هر صبح مقداری شیر میخورم.

Some تنها در جملات مثبت بیشتر مورد استفاده قرار می گیرد و در جملات منفی مورد استفاده قرار نمی گیرد. در جملات سوالی در موارد محدودی که انتظار جواب مثبت و بله ار مخاطب داشته باشیم میتوان از some استفاده کرد. مثال:

Would you like some tea?

آیا مقداری چای میخواهید؟

در اینجا سوال کننده میتواند در نفش میزبان یک مهمانی باشد که دارد اینگونه سوال می کند و انتظار جواب “بله” نیز دارد.

نکته پیشرفته (مخصوص بوستان ششم و بالاتر)

در برخی موارد some معنی “برخی” میدهد. مثال:

Some people think that learning online is the best way to learn.

برخی افراد فکر می کنند که یادگیری آنلاین بهترین روش یادیگری است.

از آنجایی که some people عبارت بسیار مصطلحی است در برخی موارد people آن را نیز حذف می کنند. مثال:

Some have compared his work to Picasso’s.

برخی کار او را با کار پیکاسو مقایسه کرده اند.

نکته فوق پیشرفته (بوستان هفتم و بالاتر)

در برخی موارد some قبل از کلمات مفرد قابل شمارش مورد استفاده قرار میگیرد و معنی “یک” نکره و ناشناس میدهد. مثال:

Some lucky person will win more than $1,000,000 in the competition.

یک آدم خوشانش بیش از ۱ میلیون دلار در آن رقابت برنده خواهد شد.

There must be some way you can relieve the pain.

باید یک راهی وجود داشته باشد که با آن شما بتونی درد رو کم کنی.

در جمله آخر must در کاربرد نتیجه گیری منطقی (deduction) مورد استفاده قرار گرفته است اگر مطلب must را به خوبی فرا نگرفته اید این درسنامه را بخوانید.  بعد از کلمه way یک by which بوده است که حذف شده است و در درسنامه جمله واره های نسبی خلاصه شده (reduced relative clause) توضیح داده شده است.

تمرین

من مقداریم پول دارم

I have some money

او چند تا دوست دارد

She/he has some friends

یکم غذای بیشتر میخوای؟

Would you like some more food?

برخی اعتقاد دارند که امواج رادیویی برای سلامتی مضره

Some believe that radio waves are harmful to health

یه آدم احمقی زده به ماشین من و رفته

Some idiot has smashed my car and run away

 

  • Any (هیچی، هر)

Any معمولا در جملات منفی و سوالی مورد استفاده قرار میگیرد و معنی “هیچ یا هیچی” میدهد. معمولا قبل از کلمات غیر قابل شمارش و یا قابل شمارش جمع می آید. مثال:

Do you have any books?

آیا هیچی کتاب داری؟

No, I don’t. I don’t have any books.

نه ندارم. من هیچی کتاب ندارم.

نکته فوق پیشرفته (بوستان ششم و بالاتر)

Any یک تعیین کننده (determiner) است که ۲ حالت قوی و ضعیف دارد. آن چیزی که اکثرا دیده ایم حالت ضعیف آن است که در بخش قبل توضیح داده شد و قبل از کلمات غیر قابل شمارش یا قابل شمارش جمع می آید اما نوعی قوی (strong) آن قبل از کلمات مفرد قابل شمارش و غیر قابل شمارش می آید، معمولا در جملات مثبت (affirmative sentences) و سوالی می آید و معنی “هر، اصلا فرقی نمیکنه کدام یا چه” می دهد. مثال:

Call 0800675-437 for any information about the courses.

برای هر اطلاعات (فرقی نمیکنه چه اطلاعاتی) راجب دوره ها با شماره ۰۸۰۰۶۷۵-۴۳۷ تماس بگیرید.

 

Do we have any form of agreement with new staff when they start?

آیا اصلا هیچ (فرقی نمیکنه چه نوع) شکلی از توافقنامه با کارمندان جدید وقتی شروع به کار می کنند داریم؟

اینها ۲ مثال از کاربرد any در حالت قوی (strong) آن بود.

 

جملات منفی any

همانطور که گفته شد روح آزمون آیلتس بازگویی مجدد (paraphrasing) است و این بازگویی مجدد بر ۲ قسم لغوی و ساختاری است. برای پارافریز ساختاری جملات منفی با any میتوان با استفاده از no بدین شکل عمل کرد. مثال:

There aren’t any biscuits left. They’ve eaten them all. >>There are no biscuits left. They’ve eaten them all.

هیچ بیسکوئیتی باقی نمانده است. آنها همه شان را خورده اند.

 با تبدیل جمله منفی به مثبت و جایگزاری no به جای any میتوان همان مفهوم را منتقل کرد. این اصل در گفتار (speaking) و به ویژه نوشتار (writing) برای جلوگیری از تکرار ساختاری بسیار سودمند خواهد بود.

 

تفاوت any با every  ( بوستان هفتم)

هر چند که در دیکشنری های انگلیسی به فارسی هر دو به “هر” ترجمه شده اند اما تفاوت معنایی عمده ای با هم دارند. Every  یعنی همه ی اعضای آن مجموعه اما any یعنی هر کدام از اعضای آن مجموعه فرقی نمی کند کدام یک. مثال:

You can come over for dinner any evening.

شما میتونی هر بعداز ظهری که بخوای برای شام بیای سر بزنی.

He came over for dinner every evening last week.

او هفته پیش هر بعد از ظهر برای شام اومد به ما سر زد.

در مثال اول گوینده می گوید هر بعد از ظهر که بخوای فرقی نمی کند کدام بعد از ظهر اما در مثال دوم هر بعد از ظهر بدین معنا که به طور کل همه ی بعد از ظهر ها. لزوم تمیز دادن بین این ۲ معنی بسیار مهم است.


 تمرین

اکنون جملات زیر را به انگیسی تبدیل کنید.

او هیچ کتابی ندارد

She/he doesn’t have any book OR She/he has no book

هیچی نیست

There isn’t any

من هر فیلمی رو که دوست داشته باشم ۲ بار میبینم.

I watch every movie I like twice

هر جا که دوست داری بشین.

Just sit anywhere

هر کشوری آثار باستانی مربوط به خودش رو دارد.

Every country has its own ancient monuments

  • Much / Many

هر دو اینها برای نشان دادن کثرت و زیاد بودن چیزی قبل از اسم ها مورد استفاده قرار می گیرند. Much قبل از اسامی غیر قابل شمارش و many قبل از اسامی قابل شمارشِ جمع مورد استفاده قرار میگیرند. Much به معنی “مقداری زیادی” و many به معنی “تعداد زیادی” می باشد. این دو در همه جملات مثبت، منفی و سوالی مورد استفاده قرار میگیرد اما کاربرد آنها در جملات مثبت به صورت رسمی تلقی می شود. مثال:

There are many students in the class.

دانش آموزان زیادی در کلاس وجود دارند.

There aren’t many books on the table.

کتاب های زیادی روی میز وجود ندارد.

Are there many libraries near you?

آیا کتابخانه های زیادی نزدیک شما وجود دارد؟

I haven’t got much change. I’ve only got a ten euro note.

من خیلی پول خرد ندارم. فقط یک اسکناس ۱۰ یورویی دارم.

There is much concern about  unemployment in the US.

نگرانی زیادی راجب بیکاری در آمریکا وجود دارد.

Is there much unemployment in that area?

آیا بیکاری زیادی در آن منطقه وجود دارد؟

How much / How many  (چه مقدار / چه تعداد)

از این دو برای سوال کردن در مورد میزان مقدار یا تعداد چیزی استفاده می شود. How much برای کلمات غیر قابل شمارش و how many برای کلمات قابل شمارش مورد استفاده قرار میگیرد. مثال:

How much money do we need to buy this house?

برای خرید این خونه چقدر پول نیاز داریم؟

How many books are there in your library?

چند تا کتاب در کتابخانه ات وجود دارد؟

همیشه توجه داشته باشید که بعد از  how much و how many سریعا اسم (noun) می آید.

نکته پیشرفته (بوستان ششم)

برای اینکه در مورد مقدارِ بخشی از یک اسم سوال کنیم از  how much of  و how many of استفاده می کنیم. مثال:

How much of this book is fact and how much is fiction?

چقدر از این کتاب واقعیت و چقدر خیال است؟

How many of them can drive an F1 car?

چند تا از آنها میتوانند یک خودروی فرمول ۱ برانند؟

  • As many as / as much as (بوستان هفتم)

این ساختار به معنی “به تعداد شگفت آورِ” یا “به مقدار شگفت آورِ” می باشد. مثال:

As many as 5,000 people died in the earthquake.

تعداد )شگفت آورِ( ۵ هزار نفر در زلزله جان خود را از دست دادند.

Scientists have discovered a planet which weighs as much as 2,500 times the weight of Earth.

دانشمندان سیاره ای کشف کرده اند که به مقدارِ (شگفت انگیزِ) ۲۵۰۰ برابر وزن زمین دارد.

نکته پیشرفته (بوستان ششم)

Much  در هنگام استفاده از صفت های مقایسه ای (comparative adjectives) نقش تشدید کننده دارد و معنی “خیلی” می دهد. مثال:

This car is very better than that car.

این ماشین خیلی بهتر از آن یکی است.

This car is much better than that car.

این ماشین خیلی بهتر از آن یکی است.

در دو مثال بالا تنها مورد دوم درست است و مورد اول غلط است چرا که very با صفت ها مقایسه ای (comparative adjectives) مورد استفاده قرار نمیگیرد. و تنها از much میتوان استفاده کرد.

This picture is much more beautiful than that.

این تصویر خیلی زیباتر از آن یکی است.

در اینجا چون صفت beautiful بیش از ۲ سیلاب بود از more برای بیان “تر” استفاده کردیم. برای مطالعه کامل مبحث صفات مقایسه ای (comparative adjectives) و عالی (superlative adjectives) اینجا را ببینید.

در مثال اول گوینده می گوید هر بعد از ظهر که بخوای فرقی نمی کند کدام بعد از ظهر اما در مثال دوم هر بعد از ظهر بدین معنا که به طور کل همه ی بعد از ظهر ها. لزوم تمیز دادن بین این ۲ معنی بسیار مهم است.


تمرین

اکنون جملات زیر را به انگیسی تبدیل کنید.

افراد زیادی اینو میدونن

Many people know this

وقت زیادی گذروندم

We spent much time

چقدر پول داری؟

How much money do you have

چند تا نیاز دارید؟

How many do you need

به تعداد ۱۰۰ نفر در نبرد کشته شدند

As many as 100 people were killed

این تصویر خیلی از اون یکی قشنگ تره

This picture is much more beautiful than the other one

  • A lot of / lots of / plenty of (مقداری زیادی، تعداد زیادی)

هر ۳ این کلمات معمولا در بسترهای غیر رسمی به کار می روند و به معنی مقدار یا تعداد زیاد می باشند. Plenty میتواند معنی “به قدر کافی” یا “به مقدار فراوان” نیز بدهد. مثال:

I’ve got lots of plans for today.

کلی برنامه برای امروز دارم.

There’ll be a lot of your friends there.

خیلی از دوستان شما آنجا خواهند بود.

There’s no need to rush. We’ve got plenty of time.

نیازی به عجله کردن نیست. خیلی (به اندازه کافی) وقت داریم.

در هنگامی که مخاطب بتواند از سیاق متن یا گفتگو کلمه مورد نظر را حدس بزند میتوان آن کلمه را حذف و در اینصورت of را نیز باید حذف کرد. مثال:

A: I haven’t got any money

من هیچی پول ندارم.

B: Don’t worry, I’ve got plenty. (plenty of money)

نگران نباش، من به اندازه کافی دارم.

همواره به یاد داشته باشید که                           lots of = a lot of

تذکر: هیچگاه نمیتوان lots of یا a lot of را به تنهایی به کار برد. مثال:

Thanks a lot of.

Thanks a lot.

در دو مثال فوق تنها مورد دوم صحیح است. اگر بخواهیم a lot of استفاده کنیم بایستی حتما بعد از آن اسم (noun) بیاید.

نکته پیشرفته (بوستان ششم و بالاتر)

اگر بخواهیم از معادل های رسمی  کلمات a lot of، lots of یا plenty of  در نوشتار یا گفتار استفاده کنیم از عبارت های زیر استفاده می کنیم: a large number of  یا  a great deal of و یا a good deal of   مثال:

 

There’s a great deal of truth in what he said.

خیلی از آن همه مطلبی که گفت حقیقت بود.

From here, a large number of roads led back to various parts of the city.

از اینجا شمار زیادی از جاده ها به بخش های مختلف شهر منتهی میشوند.

  • More (بیشتر)

More کاربردهای زیادی دارد اما اینجا به کاربرد آن قبل از اسم ها (nouns) و بعد از فعل ها (verbs) می پردازیم. More میتواند قبل از کلمات قابل شمارش و هم غیر قابل شمارش بیاید. مثال:

There are more chairs in the room opposite if you need them. (countable)

صندلی های بیشتری وجود دارد در اتاق مقابل اگر به آنها نیاز دارید.

We need more information before we can make a decision. (uncountable)

ما قبل از اینکه بتوانیم تصمیم بگیریم به اطلاعات بیشتری نیاز داریم.

در برخی موارد که از سیاق متن یا گفتگو اسم مربوطه قابل حدس زدن باشد میتوان اسم را نیز حذف کرد

 

I’d like some coffee. Is there any more? (more coffee)

من مقداری قهوه میخواهم. آیا هیچ مقدار بیشتری وجود دارد؟

در مثال بالا منظور همان هیچ مقدار قهوه است که چون از متن بر می آید گفته نمی شود.

 

نکته پیشرفته (بوستان هفتم و بالاتر)

اگر بخواهیم از more قبل از کلماتی استفاده کنیم که قبل از آن کلمات حروف تعریف مثل a، an، the یا صفت های اشاره (demonstratives) مانند  this و that  صفت های ملکی مانند my،  her و یا اینکه بخواهیم more را قبل از ضمایری مانند it، یا them استفاده کنیم باید از شکل more of استفاده نماییم. تغییری ملموسی در معنی ایجاد نمی گردد. مثال:

Can I have more of that delicious cake you baked?

میتونم یک مقدار بیشتر از اون کیک خوشمزه ای که پختی داشته باشم؟

در جمله بالا نمی توان more به تنهایی و بدون of استفاده کرد. همچنین بعد از delicious یک ضمیر نسبی (relative clause) which (نگار بوستان این مطلب را که برخی این ضمیر را “ضمیر موصولی” ترجمه می کنند رد می کند.) بوده است که طبق قوانین جمله واره های خلاصه شده (reduced relative clause) حذف شده است. همچنان که در ترجمه عبارت “که” آورده شده است که  در نتیجه ی همان ضمیر نسبی which است که حذف شده است.

اصطلاح More and more

این اصطلاح نسبتا پرکاربردی است که معمولا به یک روند کاهشی یا افزایشی اشاره می کند و به “بیشتر و بیشتر” ترجمه می شود. مثال:

More and more people are using the Internet every day.

همه روزه افراد بیشتر و بیشتری دارند از اینترنت استفاده می کنند.

استفاده more برای تشدید کردن افعال

اگر بخواهیم more را برای تشدید بخشیدن به افعال مورد استفاده قرار دهیم معمولا جایگاه آن بعد از فعل اصلی و در آخر جمله واره (clause) است. دمثال:

The interest rate has gone up again. We’ll have to pay more.

نرخ بهره دوباره بالا رفته است. ما مجبور خواهیم بود بیشتر پرداخت کنیم.

You need to eat more to gain weight.

نیازی داری بیشتری بخوری تا وزنت افزایش پیدا کنه.

دلیل اینکه more را در آخر می آوریم اینست که بن نوعی قید حالت محسوب می شود که فعل را تحت تاثیر قرار میدهد.

نکته در مورد more  یا longer

هنگامی که منظورمان  از بیشتر بودن به لحاظ زمانی است نبایستی از more  استفاده کرد و تنها از longer استفاده میکنیم. مثال:

Would you like to stay a bit longer?

Would you like to stay a bit more?

دوست داری یک کم بیشتر بمونی؟

در ۲ مثال بالا تنها مورد اول صحیح است و نمیتوان از more برای بیشتر بودن زمانی استفاده کرد. A bit نیز معنی a little به معنی “کمی، یک کم، مقداری، اندکی” میدهد.


 تمرین

اکنون جملات زیر را به انگیسی تبدیل کنید.

سارا پول بیشتری نسبت به علی به دست میاره (درآمد داره)

Sara makes more money than Ali does

من تصمیم گرفتم ۱۰ دقیقه بیشتر بمونم

I decided to stay 10 minutes more

همه روزه افراد بیشتر و بیشتر دوست دارند انگلیسی یاد بگیرند

Every day more and more people like to learn English

میخواستم یکم بیشتر کیک بخورم به همین دلیل یکم بیشتر موندم

I wanted to eat more of the cake so I stayed a bit longer

تا به حال تعداد افرادی زیادی از ایران مهاجرت کرده اند

So far a great number of people have emigrated from Iran

 

  • a little / a few / little / few

A little و a few به ترتیب به معانی “مقداری کمی” و “تعداد کمی” میباشند. A little برای کلمات غیر قابل شمارش و a few برای کلمات قابل شمارش مورد استفاده قرار میگیرد. مثال:

Mary said nothing, but she drank some tea and ate a little bread.

ماری چیزی نگفت اما مقداری چای نوشید و کمی نان خورد.

We stayed a few days in Florence and visited the museums.

ما چند روز (تعداد کمی) در فلورانس ماندیم و از موزه ها بازدید کردیم.

اگر میخواهید در مورد کلمات قابل شمارش و غیر قابل شمارش بدانید این مطلب را بخوانید.

Little  و few معنی کاملا متفاوتی با a little و a few دارند. ابتدا به ذکر مشخات هر دو می پردازیم:

a little :

  1. بار معنایی مثبت دارد. (positive connotation)
  2. یعنی “کم” ولی کافی است.

مثال:

A: Can you help me?

ممکنه به من کمک کنی؟

B: Yes, I can. I have a little energy left.

بله میتونم یکم انرژی برای باقی مانده است.

در جواب قسمت left مخفف عبارت which is left بوده است که طبق قوانین جمله واره های نسبی (reduced relative clause)  which is حذف شده است. همچنین از آنجایی که energy در این معنی غیر قابل شمارش است از a little استفاده شده است.

Little:

  1. بار معنایی منفی دارد . (negative connotation)
  2. یعنی “تقریبا هیچی” (almost nothing)

مثال:

A: Can you help me?

میتونی به من کمک کنی؟

B: No, I can’t. I have little energy left.

نه نمیتونم. تقریبا هیچ انرژی برام باقی نمونده.

تفاوت a few و few هم مانند مورد بالا است با این تفاوت که a few و few برای کلمات قابل شمارش استفاده می گردند اما a little و little برای کلمات غیر قابل شمارش مورد استفاده قرار میگیرند. مثال:

Very few people can afford to pay those prices.

افراد خیلی کمی استطاعت پرداخت چنان قیمت هایی رو دارند.

The weather is expected to remain clear for a few days.

آب و هوا انتظار می رود تا برای چند روزی صاف بمونه.

در جمله آخر منظور اینست که مثلا گوینده میخواهد برنامه ریزی سفر کند و در ذهن خود میگوید خب هوا طبق پیشبینی ها  چند روزی صاف است و برای مسافرت رفتن ما کفایت میکند بعد چنین جمله ای گفته است.

نکته پیشرفته (بوستان ششم)

در برخی موارد آنجا که از بستر متن (context) بر آید میتوان اسم بعد از a few یا a little را حذف کرد. مثال:

 

After that, she began to tell them a little about her life in Scotland.

بعد از آن، او شروع کرد به گفتن به آنها کمی درباره ی زندگی اش در اسکاتلند.

Don’t take all the strawberries. Just have a few.

همه توت فرنگی ها رو نبر. فقط چند تا بردار.

همچنین میتوان اسم بعد از few و   little را نیز در بسترهای رسمی  (formal contexts) حذف نمود. مثال:

Little is known about his upbringing and education.

مقدار کمی (اطلاعات) در مورد تربیت و آموزش او آشکار و معلوم است. (یعنی اصلا چیز زیادی از بچگی و نحوه تربیت و آموزشی که دیده نمیدانیم)

Few would be in favour of police officers carrying weapons.

افراد کمی موافق این خواهند بود که افسران پلیس سلاح حمل کنند. (یعنی اصلا این دیدگاه طرفدار چندانی ندارد)

 

نکته پیشرفته (بوستان هفتم و بالاتر)

اگر بخواهیم a little و یا a fewرا قبل از اسمی حروف تعریف a ، an، the ، صفت های اشاره مانند this یا that ، صفت های ملکی مانند my و یا  بخواهیم قبل از ضمایری مانند him استفاده کنیم باید یک of به آن اضافه کنیم. مثال:

A few of his films were seen abroad.

چند تا از فیلم هایش در خارج دیده شده بودند. (مورد تماشا واقع شده بودند)

A little به عنوان یک قید

همه آنچه که تا اینجا در مورد a little  آموختیم در قالب ویژگی صفتی او در قالب یک شمارنده (quantifier) که قبل از اسم ها می آید بود. اما a little کاربرد قیدی نیز دارد که بدان می پردازیم. مثال:

 

She smiled just a little.

او فقط کمی لبخند زد.

Her hands were shaking a little.

دستانش داشت کمی میلرزید.

در دو مثال فوق میبینید که a little دارد فعل را تحت تاثیر قرار میدهد و به ترتیب مقدار لبخند زدن و لرزیدن را تعیین می کند در این حالت که مشابه more می باشد این قید در آخر جمله می آید.

از آنجایی که در این حالت a little قید است میتواند صفت های تفصیلی، قید ها و صفت ها بیاید. مثال:

She seemed to be getting a little better.

او به نظر میرسید که داره کمی بهتر میشه

What you need is a little more romance.

آنچه که تو احتیاج داری یکم عشق بیشتره.

I find that a little bit hard to believe.

من اون رو یک کمی سخت مییابم تا باور کنم.

Little به عنوان صفت

Little یک صفت نیز هست و به معنی “کوچک” از نظر اندازه میباشد. همچنین little بار معنایی مثبت عاطفی نیز در این معنا دارد. مثال:

He’s a lovely little baby.

او یک نوزاد کوچک و دوست داشتنی است.

There’s a wonderful little café at the end of the street.

یک کافی شاپ خیلی کوچولو و فوق العاده در انتهای این خیابون وجود داره.


تمرین

اکنون جملات زیر را به انگیسی تبدیل کنید.

من یه خواهر کوچولو دارم

I’ve got a little sister

من تقریبا اصلا دوستی تو نیویورک ندارم

I have few friends in New York

من چند تا دوست خوب تو نیویورک دارم

I have a few good friends in New York

یکم وقت دارم سوالی داری بپرس

I have a little time ask your question if you have any

وقت کمی دارم بعدا زنگ بزن

I have little time call me later

  • No / None / None of (هیچ، هیچ کدام)

همه اینها مشترکا معنی “هیچ کدام” میدهند. No یک نوع صفت محسوب میشود و بعد از ان اسم (noun) می آید  ولی none یک ضمیر است و بعد از آن اسم نمی آید. مثال:

I’ve got no time to waste.

من وقتی برای هدر دادن ندارم.

My mother had two brothers. My father had none.

مادرم ۲ برادر داشت. پدرم هیچی برادر نداشت.

تذکر: توجه داشته باشید که در این جملات وقتی no یا none می آید فعل جمله به صورت مثبت می آید و نیازی نیست که فعل جمله نیز منفی گردد در حالی که در مورد any به معنی “هیچ” فعل اصلی جمله نیز منفی میشد. مثال:

I don’t have any time to waste = I have no time to waste

من هیچ وقتی برای تلف کردن ندارم.

در جمله ای که any دارد فعل منفی و به صورت don’t have و در جمله ای که no دارد فعل مثبت و به صورت have است در حالی که ترجمه هر دو مشترک و یکسان است.

از آنجایی که none یک ضمیر است میتواند در جایگاه فاعل نیز قرار بگیرد. هنگامی که در جایگاه فاعل قرار میگیرد فعل بعد از آن بسته به معنی مورد نظر گوینده میتواند  مفرد یا جمع بیاید! مثال:

She’s always looking for ideas. None ever come.

She’s always looking for ideas. None ever comes.

او همیشه در جستجوی ایده هاست. هیچی هیچ وقت نمیاد.

در جمله های بالا هر دو درست هستند فقط در مورد اول گوینده چند ایده را در نظر خود فرض کرده و در مورد دوم یک ایده. همانطور که در ترجمه نیز مشخص است علی رغم مثبت بودن ظاهر  فعل به صورت منفی “نمیاد” ترجمه می گردد. یکی از معانی ever ، هیچگاه میباشد.

هنگامی که بخواهیم قبل از اسمی none بیاوریم بایستی از of استفاده کنیم. مثال:

None of his old friends knew what had happened to him.

هیچکدام از دوستان قدیمی اش نمدانس چه اتفاقی برای او افتاده است.

در مثال بالا نمیتوان گفت none his friends knew چون که none یک ضمیر است و به تنهایی قبل از اسم نمیتواند بیاید.

 

نکته مهم:

None  نمیتواند برای اشاره به افراد مورد استفاده قرار بگیرد. به عبارت دگیر  چنین عبارتی غلط است:

They had a bad accident but luckily no one was injured.

They had a bad accident but luckily none was injured.

They had a bad accident but luckily none of them was injured.

آنها تصادف بدی داشتند اما خوشبختانه کسی آسیب ندید.

 

از ۳ جمله بالا تنها مورد اول و سوم صحیح هستند و مورد ۲ چون به افراد اشاره می کند غلط است none به تنهایی نمی تواند جایگزین افراد باشد.

  • bits / a bit/ a bit of

A bit به معنی “کمی” “یک کم” یا “تکه”مورد استفاده قرار می گیرد. هم معنی کلماتی مانند a little و a piece of می باشد. میتواند قبل از اسم، صفت مقایسه ای (comparative adjectives)  و صفت های معمولی مورد استفاده قرار بگیرد. مثال:

There were bits of glass everywhere. (or … pieces of glass …)

تیکه های شیشه همه جا وجود داشت.

They had got a bit tired working in the garden.

آنها یکم خسته شده بودند بعد از کار کردن در باغ.

The climate in New Zealand was a bit nicer than we had expected.

اقلیم هوایی نیوزلند کمی بهتر از آنچه که ما انتظار داشته بودیم بود.

 

  •  All (همه)

All به معنی “همه” میباشد و قبل از تمامی سلسله صفاتی که قبل از یک اسم میتوانند بیایند قرار میگیرد. مثال:

All tickets cost 25 pounds.

همه ی بلیت ها ۲۵ پوند قیمت دارند.

 

اگر قبل از اسمی صفت های اشاره مانند this  ، صفت های ملکی مانند my، حروف تعریف مانند the و یا ضمایر نسبی مانند which وجود داشته باشد یا حتی قبل از ضمایر مفعولی مانند us قبل از آنها از all of  استفاده میکنیم. مثال:

I need to speak to all of you for a few minutes.

من نیاز دارم تا با همه شما چند دقیقه صحبت کنم.

All (of) this has to go out into the rubbish bin.

همه این بایستی بره داخل سطل آشغال.

 

همچنین all به تنهایی میتواند قبل از اسم های قابل شمارش یا غیر قابل شمارش بیاید. مثال:

All cats love milk.

همه گربه ها شیر دوست دارند.

All junk food is bad for you.

همه تنقلات برای تو بد است.

در جملات بالا نمیتوان گفت all of cats چون قبل از آنها صفات اشاره، حرف تعریف یا صفت ملکی نیست.

تذکر مخصوص زبان آموزان بوستان ششم و بالاتر

اشتباهی که کرارا در رایتینگ داوطلبان دیده می شود اینست که از عبارت all people استفاده می کنند در حالی که این عبارت مصطلحی نیست و به جای آن بایستی از everybody یا everyone استفاده کرد.

 

نکته پیشرفته (بوستان هشتم و بالاتر)

هنگامی که all بخواهد قبل از یک ضمیر مفعولی (objective pronoun) مورد استفاده قرار بگیرد ۲ انتخاب وجود دارد:

I used to have three pens but I’ve lost them all.

I used to have three pens but I’ve lost all of them.

من قبلا ۳ تا خودکار داشتم اما همه شان را گم کرده ام.

در این حالت جدید میتوان all را بعد از ضمیر مفعولی (objective pronoun) قرار داد.

در بسترهای رسمی (formal contexts) میتوان از all  به عنوان یک ضمیر استفاده کرد بدون اینکه اسمی بعد از آن بیاید و معنی “همه” نیز میدهد. مثال:

All were happy with the outcome.

همه از نتیجه راضی بودند.

نکته پیشرفته (بوستان هشتم)

All در معنای “کاملا” یا “به شدت” نیز مورد استفاده قرار میگیرد. مثال:

He came back all covered in mud.

او بازگشت در حالی که کاملا از گِل پوشیده شده بود.

Maggie got all upset when she found out the house had been sold. (informal)

مگی خیلی ناراحت شد وقتی فهمید که خانه فروخته شده بود.

Had been sold مجهول گذشته کامل است. برای مطالعه مجهول اینجا و برای مطالعه گذشته کامل این پیوند را مطالعه نمایید.

 

نکته:

برای منفی کردن all یک not قبل از آن می آوریم. مثال:

Not all the buses go to the main bus station, so be careful which one you get.

همه اتوبوس ها به ایستگاه اتوبوس اصلی نمی روند بنابراین مراقب باش کدوم یکی رو سوار میشی.

در واقع قسمت جمله بالا معادل جمله زیر می باشد:

Not all the buses go to the main bus station = All the buses don’t go to the main station

در این حالت وقتی not قبل از all قرار میگیرد فعل اصلی منفی نمی گردد ولی در ترجمه به صورت منفی ترجمه میشود.

سوالی دارید؟ در بخش نظرات مطرح کنید کمتر از ۲۴ ساعت پاسخگو هستیم.

منبع: نگار بوستان

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟
بلهخیر
ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *