این دو کلمه در برخی موارد باعث سردرگمی زبان آموزان می شود. در حالیکه ظاهر مشابهی دارند اما معنی و کاربرد آنها دقیقا عکس یکدیگر است. هر دو این کلمات قید (adverb) هستند. اما به لحاظ معنایی متفاوتند. مثال:
اگر میخواهید مستقیما به سراغ تمرین ها بروید از لینک های زیر استفاده کنید:
I study hard.
من سخت مطالعه میکنم (خیلی درس میخونم).
I hardly study.
من به ندرت مطالعه میکنم. (خیلی کم مطالعه میکنم)
توضیح: همانطور که در ترجمه عبارات فوق مشخص است این دو کلمه کاربرد کاملا عکس یکدیگر دارند. همچنین hard از دسته قیدها کیفیت است و آخر جمله می آید hardly از دسته قیدهای تکرار (frequency adverb) است و قبل از فعل اصلی (main verb) می آید.
اضافه بر اینها، hard یک صفت (adjective) نیز هست و هم معنی (synonym) difficult می باشد. مثال:
The exam was hard = the exam was difficult
امتحان سخت بود
Hard یک معنی دیگر به معنی جسم یا سطح سخت نیز دارد و در این حالت متضاد (antonym) soft (نرم) است. مثال:
Heating the clay makes it hard.
گرم کردن خاک رسد اون رو سخت میکنه.
یک اصطلاح (idiom) از hard:
Be hard on Sb
به کسی سخت گرفتن
مثال:
Don’t be too hard on him – he’s new to the job
خیلی بهش سخت نگیر – تازه این شغل رو شروع کرده است.
Hard water همان آب سختی است که املاح (minerals) زیادی دارد.
یک اصطلاح ژورنالیستی Hard facts/evidence
اصطلاحا به حقایق (facts) یا شواهدی (evidence) که قابلیت اثبات داشته باشند را hard facts/evidence می گویند. به بعبارتی ترجمه آن میشود حقایق اثبات شدنی یا مستدل.
تمرین
من خیلی کم میرم سینما
I hardly go to cinema
اون داره سخت تلاش میکنه
He/she is trying hard
پدرش خیلی بهش سخت میگرفت
His/her father was really hard on him/her
منبع: نگار بوستان
سلام. قید hardly هیچ وقت معنی “به سختی” نمیده؟ مثلا توی این جمله که داخل دیکشنری کیمبریج ذکر شده، معنای “به ندرت” یا “خیلی کم” به نظر درست نمیاد.
The party had hardly started when she left
و همچنین در مثال زیر که باز هم از همان منبع هست، با توجه به کل جمله قطعا منظور از کلمه hardly، “به سختی” هست نه “به ندرت”.
The instructions are printed so small I can hardly read them
ممنون میشم راهنمایی کنید. با تشکر
در واقع hardly تو این معانی که گفتید یعنی almost not یغنی تقریبا نه این معنی خامش هست و اون موردی که در آموزش گفتم ترجمه عرفی هست. تو مواردی که مثال زدید یعنی تقریبا اصلا نمیتونم بخونم یا مهمونی تقریبا هنوز شروع نشده بود