ساختارهای should have، would have، could have، must have، might have، may have اگر بعد از آنها حالت سوم فعل (past participle) بیاید معانی خاص و مختلفی به خود میگیرند. از ویژگی های مشترک همگی این حالت ها اشاره به گذشته است اما لزوما به این معنی نیست که should have گذشته should است بلکه میتواند گذشته یکی از خواص should باشد و یا اینکه خواص منحصر به فرد خود را داشته باشد که هر یک را تشریح میکنیم. استفاده از این ساختارها مخصوص زبان آموزان بوستان هشتم و بالاتر است.
should have
در این حالت should have دو کاربرد عمده دارد:
۱- برای انتقاد از خود یا دیگران نسبت به کاری که میبایست در گذشته انجام میشده ولی نشده است. مثال:
You should have told me yesterday.
باید دیروز به من میگفتی که نگفتی. (انتقاد از دیگران)
I should have studied more 2 years ago.
باید ۲ سال پیش بیشتر درس میخواندم (انتقاد از خود یا بیان افسوس)
در واقع در جمله بالا به نوعی هم انتقاد از خود محسوب میشود و هم بیان افسوس نسبت به کاری که بایستی انجام میشده ولی نشده است. توجه داشته باشید که در این حالت حتما بعد از should have حالت سوم فعل می آید. همچنین should have قسمت ثابت است و تغییر نمی کند مثلا برای she نمیگوییم should has میدانید چرا؟ اگر یادتان باشد در مبحث مدال ها گفتیم تحت همه حالات بعد از آنها حالت پایه فعل می آید و اینجا نیز should یک مدال است و حالت پایه have/has همان have است. در این کاربرد به یک حالت غیر واقعی (unreal) اشاره می شود یعنی فعل اتفاق نیفتاده است.
۲- این کاربرد در واقع گذشته ی این خاصیت should است که برای نتیجه گیری منطقی (deduction) مورد استفاده قرار میگرفت. در این حالت در واقع یک “باید” منطقی است. مثال:
I send him a letter last month; he should have received it by now.
من ماه پیش یک نامه به او فرستادم ، او قاعدتا تا الان باید آن را دریافت کرده باشد.
در این ویژگی خاصیت جالبی که دارد اینست که هم میتواند مثل مثال بالا مانند حال کامل فعل از گذشته تا کنون کش بیاید و هم اینکه مانند گذشته ساده (past simple) به یک نقطه در گذشته اشاره کند. مثال:
Police called me this morning, Sara should have told the police about that yesterday.
پلیس امروز صبح با من تماس گرفت، قاعدتا سارا باید دیروز راجب اون موضوع به پلیس گفته باشد.
همیشه در این کاربرد (deduction) میتوان از ترجمه “قاعدتا” در جمله استفاده کرد تا این خاصیت should have صحیح تر درک شود.
در مثال بالا گوینده میداند که به جز سارا کسی در رابطه با آن موضوع چیزی نمیداند پس وقتی پلیس با او تماس گرفته منطقا نتیجه گیری میکند که فرضا دیروز سارا باید به آنها گفته باشد. در مثال بالا خاصیت اشاره به یک نقطه در گذشته (past simple) را میبینیم.
تمرین
باید به من میگفتی
You should have told me
باید زودتر از این خراب شده میرفتم
I should have left this wretched place earlier
باید قبلش میگفتی
You should have told me earlier
باید بهتر انجامش میدادن
They should have done it better
would have
در این حالت would have کاربرد اصلی اش در جملات شرطی غیر واقعی (unreal) برای بیان معنی آینده در گذشته ی غیر واقعی (unreal future in the past) مورد استفاده قرار میگیرد. مثال:
I would have had a better life if I had moved to another country 10 years ago
اگر ۱۰ سال پیش به یک کشور دیگر میرفتم، زندگی بهتری میداشتم در گذشته که نشد که داشته باشم (بعد از آن مهاجرت کردن)
۲- کاربرد دوم would have اینست که میتواند گذشته ی آینده کامل (future perfect) از نوع واقعی (real) باشد در واقع بیان آینده در گذشته است با ویژگی واقعی بودن. مثال:
I called him at 4 PM. I knew he would have arrived home by then.
من ساعت ۴ بعد از ظهر به او زنگ زدم. میدانستم او تا آن موقع به خانه رسیده است.
در اینجا رسیدن چه بسا اتفاق افتاده است و واقعی است.
تمرین
ما اون سالها میتونستیم آینده بهتری برای بقیه بسازیم (که نساختیم)
You should have told me
اونا قطعا قبول نمیکردن (مثلا اگه بهشون میگفتی)
I should have left this wretched place earlier
شاید اگه اون روزا شرایط اونجوری نبود رشته ی دیگه ای انتخاب میکردم
Maybe I would have chosen a different field had the situation been different.
could have
۱- خاصیت اول could have برای بیان امکان وقوع عملی در گذشته است که اتفاق نیفتاده است ولی امکان رویداد آن وجود داشته است. مثال:
I could have spent as much money on the project as I wanted.
من این امکان رو داشتم که هر چقدر بخواهم روی پروژه هزینه کنم اما این کار رو نکردم.
۲- برای بیان انتقاد از دیگران نیز میتوان از could have استفاده کرد. در اینجا انتقاد نسبت به این مطلب است که مخاطب میتوانسته کاری انجام دهد ولی نداده است. مثال:
You could have told me earlier.
میتونستی زودتر به من بگی. (ولی نگفتی)
تمرین
اون موقع میتونستم اون خونه رو بخرم
I could have bought that house at the time
حداقل میتونستی زنگ بزنی
You could have at least called me
ده سال پیش راحت تر میتونستم برم
I could have gone more easily 10 years ago
must have
۱- اصلی ترین کاربرد آن برای بیان نتیجه گیری منطقی و قطعی (deduction) در گذشته است. مثال:
A: I couldn’t find Alex in the office yesterday, where was he?
دیروز نتونستم الکس رو در اداره پیدا کنم، کجا بود؟
B: he must have gone to the conference yesterday.
او قاعدتا باید دیروز به کنفرانس رفته بوده باشد.
این کاربرد must مشابه should است که از آن نیز برای نتیجه گیری منطقی استفاده میشد اما در این حالت این نتیجه گیری بنا بر شواهد بیشتر، بیشتر شبیه به یک قطعیت (certainty) است اما در should have یک احتمال با امکان وقوع بالاست.
۲- ویژگی دوم must have همانند should have برای انتقاد از خود یا دیگران اما به شکل قوی تر است. مثال:
I mustn’t have let him go skiing.
نمیبایست که به او اجازه دهم برای اسکی برود (اما اجازه دادم)
تمرین
پس باید از در پشتی رفته باشه
He/she must have gone through the back door
نباید اجازه بهش میدادم بره بیرون
I mustn’t have allowed him to go out
اون قاعدتا هفته پیش یکی بهش زنگ زده چون وقتی زنگ زدیم میدونست
He must have been told because he already knew when we called him
may have
May have برای بیان احتمال وقوع کاری در گذشته یا در بازه ی از گذشته تا اکنون مورد استفاده قرار میگیرد. مثال:
He may have told the boss yesterday
ممکنه دیروز به رئیس گفته باشد.
It’s 1 PM, they may have arrived by now
ساعت ۱ بعد از ظهر است، آنها ممکن است تا حالا رسیده باشند.
در مثال اول اشاره به یک نقطه در گذشته دارد (past simple) و در مثال دوم اشاره به یک بازه از گذشته تا اکنون دارد (present perfect). از خواص عجیب این ساختارها اینست که دو خاصیت گذشته ساده و حال کامل را در خود دارند.
might have
۱- معنی اصلی might have همان بیان احتمال در گذشته یا بازه از گذشته تا اکنون است که مانند may have است. مثال:
If you were in London yesterday, you might have seen the parade.
اگر دیروز در لندن بودی، احتمالا رژه نمایشی را دیده ای.
مورد بالا یک if ترکیبی پیچیده است که یک طرف آن شرایط واقعی (real condition) و سمت دیگر perfect modal است.
۲- کاربرد دوم might have برای انتقاد از دیگران است که این کاربرد چندان متداول نیست. مثال:
You might have at least called me
حداقل به من زنگ میزدی (که نزدی – لحن انتقادی)
تمرین
ممکنه دیروز زنگ زده باشه
She/he may/might have called yesterday
میتونستی که عکس بگیری بفرستی (ولی نگرفتی)
You might have taken a photo and sent it to me
تمام حالت های متداول perfect modal تشریح شد. لطفا نظرات خود را در مورد درسنامه آموزشی با ما در میان بگذارید.
منبع: نگار بوستان
Could با have could یکی اند یا
یا have could معنی اش عوض شده
معنی اش کاملا متفاوت است could واقعی و could have خیالی است