0
09367079491

آموزش جامع جملات شرطی (If Conditionals) در زبان انگلیسی

حالات if

جملات شرطی یکی از پرکاربرد ترین ساختارهایی است که در سطوح مختلف از سطح بوستان پنجم گرفته تا نهم را شامل میشوند و هر زبان آموز بسته به سطحی که در آن قرار دارد ساختارهای آن را درک و استفاده میکند. ابتدا اینکه وقتی از جملات شرطی استفاده می کنیم بایستی ترجمه زمان ها در ذهن خود را فراموش کنیم تنها بایستی به نوع جمله شرطی و قوانین حاکم بر آن فکر کنیم. جملات شرطی یک نوع خاصی از بیان زمان هستند که در کنار زمان ها (tenses) تعریف میشوند. به طور کلی جملات شرطی به ۴ دسته نوع صفر (zero conditional)، نوع اول (first conditional)، نوع دوم (second conditional)، نوع سوم (third conditional) و در نهایت انواع ترکیبی (mixed conditionals) تقسیم بندی می گردند که هر یک این دسته ها کارکردهای متعددی دارند. نکته مهم اینکه تمامی انواع جملات شرطی (if conditionals) در دو دسته شرطی واقعی (real conditionals) و شرطی غیر واقعی (unreal conditionals) قرار می گیرند که بایستی بین این دو تمیز قائل شد. همچنین شرطی ها در دو زمان گذشته و غیر گذشته (حال و آینده ) مورد استفاده قرار می گیرند که این بخش کمی پیچیده است و در انتهای درسنامه به آن خواهیم پرداخت.

اگر میخواهید مستقیما تمرین ها را انجام دهید از لینک های زیر استفاده کنید:

 

جمله شرطی نوع صفر (Zero Conditional)

شرطی نوع صفر یک شرطی واقعی (real conditional) محسوب می گردد. همچنین این جمله شرطی برای زمان حال است و غیر گذشته (non-past) است.  همواره به خاطر داشته باشید که جملات شرطی از دو جمله واره تشکیل می گردند جلمه واره اول که if در آن است و سپس جمله واره دوم. شرطی نوع صفر برای بیان “حقایق، متداولات و عادات” روزمره مورد استفاده قرار میگیرد و در هر دو جمله واره یا کلاز (clause) از حال ساده (present simple) استفاده میکنیم. مثال:

If I have time, I visit my parents

اگر وقت داشته باشم، والدینم رو ملاقات میکنم

در واقع منظور گوینده این است که هر وقت وقت داشته باشد از پدر و مادرش دیدن میکند و این یک حقیقت و امر متداول است چه بسا که در گذشته بارها این کار را انجام داده و هر وقت شرایطش محیا شود باز انجام میدهد. همچنین احتمال وقوع این رویداد که وقت داشته باشد بسیار بالا و نزدیک به ۱۰۰ درصد است چرا که تقریبا به یک عادت تبدیل شده است. یک مثال دیگر:

If I travel to Cambridge in June, I always attend Strawberry Fair.

اگر من هر وقت در ماه ژوئن به کمبریج سفر کنم، همیشه در جشنواره توت فرنگی شرکت میکنم.

در مثال بالا نیز این یک عادت فرد است که هر بار به کمبریج سفر کند در این جشنواره شرکت می کند و احتمال رویداد اینکه به کمبریج سفر کند تقریبا ۱۰۰ درصد است چرا که بارها در گذشته سفر کرده است و در آینده نیز (با توجه به اینکه یک عادت شده) سفر خواهد کرد. یک نکته مهم اینکه در جملات شرطی نوع صفر (zero conditional) میتوان به جای if ، whenever به معنی “هر وقت که” گذاشت چرا که در نوع صفر یک عادت است و به لحاظ معنایی تغییری ایجاد نمی گردد. مثال:

If water is heated up to 100, it boils = whenever water is heated up to 100, it boils

هر وقت آب تا ۱۰۰ درجه سلسیوس گرما داده شود به جوش می آید.

در مثال بالا از کاربرد if در بیان حقایق (fact or truth) استفاده کردیم و به جای if ، whenever قرار دادیم و هیچ تغییری در معنی ایجاد نشد.

خلاصه ویژگی های شرطی نوع صفر:

  1. در زمان حال و آینده مورد استفاده قرار می گیرد و در گذشته نیست (non-past)
  2. یک شرایط واقعی را نشان میدهد و تئوریک یا خیالی نیست (real conditional)
  3. احتمال وقوع آن نزدیک به ۱۰۰ درصد است. (fact)
  4. یک عادت است و متداولات و حقایق را نشان میدهد. (habit, truth)

جمله شرطی نوع ۱ (First Conditional)

شرطی نوع اول یک  شرطی واقعی (real conditional) محسوب می گردد. در این نوع جمله های شرطی احتمال وقوع یک رویداد بالاست (۷۰ درصد و بیشتر) البته اینکه با درصد بیان میکنیم صرفا برای مثال است. این نوع شرطی معمولا برای بیان پدیده های “موردی” استفاده میشود. پس به طور خلاصه شرطی نوع اول دو ویژگی “محتمل بودن” و “موردی” بودن را در خود دارد. مثال:

If I study enough for my IELTS exam, I will surely get a band-7 certificate.

اگر به اندازه کافی برای امتحان آیلتسم مطالعه کنم، قطعا یک مدرک با نمره ۷ خواهم گرفت.

در مثال بالا شخص گوینده که این جمله را بیان کرده است به صورت یک عادت آیلتس شرکت نمی کند و یا شغلش این نیست که  مرتبا آیلتس شرکت کند و به صورت مورد قرار است فرضا ۶ ماه دیگر در آزمون شرکت کند و چنین جمله ای را گفته است. همانطور که میبینید ویژگی “محتمل بودن” را دارد چرا که گرفتن نمره ۷ چندان کار سختی نیست همچنین ویژگی “موردی” بودن را نیز دارد چرا که قرار است همین یکبار در امتحان  شرکت کند در نتیجه از جمله واره شرطی نوع ۱ استفاده کرده است. در این جمله واره های شرطی در جمله واره if فعلِ اصلی (main verb) به صورت حال ساده (present simple) می آید و در جمله واره نتیجه  فعل اصلی به صورت آینده ساده (future simple) می آید.

خلاصه ویژگی های شرطی نوع اول:

  1. در زمان حال و آینده مورد استفاده قرار می گیرد و در گذشته نیست (non-past)
  2. یک شرایط واقعی را نشان میدهد و تئوریک یا خیالی نیست (real conditional)
  3. احتمال وقوع آن بسیار بالا است. (highly probable)
  4. یک پدیده موردی است و برای کارهای موردی استفاده میشود. (habit, truth)

 

جمله شرطی نوع ۲ (Second Conditional)

این نوع جمله های شرطی اغلب (نه همیشه) از نوع غیر واقعی (unreal) هستند یعنی به شرایطی که واقعی نیست و خیالی (imaginary) است اشاره میکنند. احتمال وقوع این رویداد ها صفر است و در نتیجه احتمال وقوع نتیجه ی شرط نیز صفر است. نکته بسیار مهم اینست که جمله شرطی نوع دوم به زمان حال و آینده اشاره می کند و هر چند که ظاهر گذشته ساده دارد اما مربوط به حال است. در مقدمه گفتیم که جملات شرطی یک مجموعه مجزا از زمان ها (tense) ها هستند و دیگر زمان های کارکرد های خود را در if از دست میدهند مثلا در همین نوع دوم میبیند که گذشته ساده را به حال ترجمه میکنیم. علت اینست که شرطی ها یک وضعیت مجزا از زمان ها هستند و قوانین خاص خود را دارند. مثال:

If I had money, I would buy a Ferrari.

اگر الان پول داشتم ( که ندارم)، یک ماشین فراری میخریدم (که نخواهم خرید).

در مثال بالا میبینید که در کلاز اول از گذشته ساده استفاده شده اما در واقع در معنی به زمان حال اشاره دارد. دقت کنید که عمدا در ترجمه عبارت “الان” آورده شده است چرا که در فارسی وقتی میگوییم “اگر پول داشتم” دو حالت دارد یا منظور الان است و یا گذشته مثلا اگر ۱۰ سال پیش پول داشتم فلان کار را میکردم. تاکید کردیم که شرطی نوع دوم اشاره به زمان حال دارد و به هیچ وجه اشاره ای (حداقل در این ویژگی که فعلا معرفی کردیم) به گذشته ندارد. در کلاز نتیجه نیز از would استفاده می گردد و از آنجایی که would یک مدال است بعد از آن فعل به صورت حالت پایه (base form) می آید. یک مثال دیگر:

If I was younger, I would work more.

اگر جوانتر بودم (که نیستم)، بیشتر کار میکردم (که نخواهم کرد)

جمله بالا به لحاظ گرامری متداول نیست و تنها به صورت غیر رسمی در گفتار ممکن است استفاده شود در حالت های غیر واقعی مرسوم نیست که از was استفاده شود و این یک قانون است و به جای آن تنها از were استفاده می شود. جمله صحیح تر:

If I were younger, I would work more.

اگر جوانتر بودم (که نیستم)، بیشتر کار میکردم (که نخواهم کرد)

 

به طور خلاصه ویژگی های شرطی نوع دوم به قرار زیر می باشند:

  1. در زمان حال و آینده مورد استفاده قرار می گیرد و در گذشته نیست (non-past)
  2. یک شرایط غیر واقعی را نشان میدهد (unreal conditional)
  3. احتمال وقوع آن صفر است. (impossible)

تمرین

اگه فردا هوا خوب باشه میرم بیرون

If the weather is good, I will go out tomorrow

هر وقت هوا خوب باشه میرم بیرون

If/whenever the weather is good, I go out

اگه دیروز هوا خوب بود بیرون میرفتم که نبود و نرفتم

این شرطی مخصوص گذشته است و هنوز آموزش داده نشده است برای یادگیری شرطی نوع سوم را بخوانید

اگه الان هوا خوب بود بیرون میرفتم (که نیست و نمیرم)

If the weather were good, I would go out

 

شرطی نوع ۳ (Third Conditionals) (بوستان ششم و بالاتر)

ابتدا اینکه توجه داشته باشید نگار بوستان توصیه می کند که شرطی های به غیر از نوع صفر، یک و دو را نبایستی در اسپیکینگ در حین آزمون آیلتس یا دیگر آزمون های استاندارد (standardized tests) مورد استفاده قرار داد. علت آنست که به دلیل پیچیدگی زیاد هیچگاه داوطلبین سطح ۷ و پایین تر به آن مهارت استفاده ناخودآگاه از این نوع شرطی نمیرسند و تمرین این ساختار برای اسپیکینگ برای هیچ داوطلبی بدون استثنا ممکن نیست و اشتباه گفتن یک ساختار در حین آزمون به مراتب بدتر از نگفتن آن است. معرفی این ساختار برای مهارت درک مطلب (reading comprehension) و در برخی موارد نوشتار (writing) است. ویژگی این نوع جمله شرطی غیر واقعی بودن (unreal) و گذشته بودن (past conditional) آن است. مثال:

If I had had money when I was 20, I would have bought that house.

اگر وقتی ۲۰ سالم بودم پول داشتم (که نداشتم)، آن خانه را میخریدم (که نخریدم).

برای شکل دادن شرطی نوع سوم در کلاز if از گذشته کامل (past perfect) استفاده میکنیم و در کلاز نتیجه از would have به همراه حالت سوم فعل (past participle) استفاده میکنیم. در اینجا شرایط غیر واقعی است یعنی فرد پول نداشته است و همچنین در گذشته است (در اینجا هنگام ۲۰ سالگی) و نتیجه هم طبیعتا غیر واقعی و باز در همان گذشته است. علت اینکه از would استفاده می شود اینست که would یک آینده از دید ناظر در گذشته را بیان می کند و علت اینکه would have  آورده شده برای بیان غیر واقعی بودن آن است و اقتضای would have هم اینست که بعد از آن حالت سوم فعل یا اسم مفعول (past participle) بیاید. یک مثال دیگر:

If I had been in New York in my twenties, I would have succeeded in my life.

اگر در دهه ی ۲۰ سالگیم در نیویورک میبودم (که نبودم)، در زندگی ام موفق میشدم (که نشدم)

توجه داشته باشید که در در قسمت بالا که گفته شده “در زندگی ام موفق میشدم و در نهایت نشدم” به این معنی نیست که الان در زندگی اش موفق نیست. جمله بالا درباره ی زمان حال چیزی بیان نمی کند تنها اشاره دارد به آینده ای که بعد از نبودن در نیویورک اتفاق افتاده است و این آینده در گذشته است و به زمان حال نمیرسد یعنی بعد اگر این شخص در دهه ۲۰ سالگی اش در نیویورک میبود بعد از آن مدت موفق میشده است حال اینکه این موفقیت تا زمان حال ادامه میداشته است یا خیر مشخص نیست چرا که ما تنها در مورد آینده ای که بعد از آن گذشته آورده شده اطلاعات داریم و نه در زمان حال حاضر.

تمرین

اگه ده سال پیش پول داشتم اون خونه رو میخریدم

If I had money 10 years ago, I would have bought that house

اگه درس قبلا درس میخوندم دانشگاه بهتری پذیرش میگرفتم

If I had studied more before, I would have been accepted into a better university

اگه قبلش بهم گفتی بودن بهش نمیگفتم

If you had told me, I wouldn’t have told him/her

جزئیات بیشتری شرطی نوع صفر (بوستان ششم و بالاتر)

در برخی موارد میتواند در هر یک از کلاز های جمله شرطی (کلاز if یا کلاز نتیجه) از حال استمراری (present continuous) یا مدال های (modal verbs) استفاده کرد. مثال:

If I have time, I may watch a film or listen to music.

هر وقت وقت داشته باشم، ممکن است یک فیلم تماشا کنم یا به یک موسیقی گوش دهم.

همانطور که قبلا گفتیم بهتر است در ترجمه if نوع صفر از “هر وقت” استفاده کنیم. در کلاز نتیجه نیز از مدال may به معنی “ممکن بودن” استفاده کردیم. یک مثال دیگر:

If my students are writing an essay, I give them enough time to complete it.

هر وقت دانش آموزانم در حال نگارش انشا باشند، به اندازه کافی به آنها وقت میدهم تا آن را کامل کنند.

در مثال بالا از حال استمراری استفاده کردیم و فقط در ترجمه این استمرار را نشان دادیم “در حال نگارش” . حال اگر با حال ساده (present simple) مینوشتیم ترجمه بدین صورت میشد “هر وقت دانش آموزانم انشا بنویسند” که تفاوت کمی با حال استمراری دارد. هم مدال ها و هم حال استمراری میتوانند  در کلاز if یا کلاز نتیجه بیایند. یک مثال دیگر:

If unemployment is rising, the country is facing more problems

اگر بیکاری در حال افزایش است پس کشور در حال مواجه شدن با مشکلات بیشتری است

البته این حالات جزو شرطی های ترکیبی محسوب میشوند اما به دلیل اینکه تغییر عمده ای در معنی ندارد جزو زیر دسته های شرطی نوع صفر و ۱ در نظرشان میگیریم. شرطی های ترکیبی با تغییر در معنا در پایان این درسنامه آورده شده است.

توجه داشته باشید که ادامه ی این درسنامه تنها برای زبان آموزان سطح ۶٫۵ به بالا بوده و تنها مخصوص کسانی هست که مایل به گرفتن نمره ۷ به بالا هستند. اکیدا توصیه میشود که دیگر زبان آموزان به هیچ وجه قسمت ها بعدی را مطالعه نکنند چرا که همین مطالبی را که تا اینجا آموخته اید را به کلی فراموش خواهید کرد و برای داوطلبان سطح زیر ۶٫۵ ضروری نبوده و مضر است

شرطی های ترکیبی (Mixed Conditionals) )(بوستان هشتم و بالاتر)

این دسته انواع شرطی تنها برای زبان آموزان بوستان هشتم و بالاتر مناسب هستند و استفاده آنها در گفتار و حتی نوشتار مستلزم تمرین فراوان است. برای یادگیری این دسته از شرطی ها بایستی با ۴ مفهوم به صورت مجزا آشنا شد به عبارتی کل مجموعه شرطی ها به چهار دسته تقسیم می گردند:

  1. Past
  2. Non-past
  3. Real
  4. Unreal

طبیعتا در هنگام بیان هر جمله شرطی وقتی گذشته باشد یا واقعی است یا غیر واقعی پس بایستی این چهار دسته را با یکدیگر ترکیب کرد که در نهایت بدین شکل میرسم:

  1. Real + Non-past
  2. Real + Past
  3. Unreal + Non-past
  4. Unreal + Past

به ترتیب به بیان هر یک میپردازیم:

برای بیان شرایط واقعی در کلاز if تنها از حال ساده، گذشته ساده یا مدال ها میتوان استفاده کرد. مثال:

If I have money

اگر پول داشته باشم (real – non-past)

If I had money

اگر یا هر وقت اون موقع در گذشته پول داشتم (real – past)

If I can save enough money

اگر بتونم به اندازه کافی پول پس انداز کنم (real – non-past – modal)

If I was passing a café

اگر اون موقع ها از کنار یک کافه رد میشدم، (real- past)

بیان کلاز های نتیجه در شرایط  واقعی

I will buy a Ferrari

یک فراری خواهم خرید (واقعی – زمان آینده – موردی)

I buy a Ferrari

یک فراری خواهم خرید (واقعی – زمان آینده – عادت، حقیقت)

I would buy a Ferrari

یک فراری میخریدم (واقعی – زمان گذشته یا آینده تئوریک– عادت یا حقیقت)

I can buy a Ferrari

یک فراری میتونم بخرم (واقعی – زمان آینده – حقیقت یا عادت)

I could buy a Ferrari

یک فراری میخریدم در گذشته (واقعی – زمان گذشته  – توانایی در گذشته)

I used to buy a Ferrari

من قبلا عادت داشتم که فراری میخریدم (واقعی – گذشته – بیان عادتی که الان نیست)

حال میتوان هر ۳ جمله کلاز if را به دلخواه و با توجه به نوع مفهومی که میخواهیم برسانیم با یکدیگر ترکیب کنیم. مثال:

If I have money >> 1. I will buy a Ferrari

I buy a Ferrari

I would buy a Ferrari

I can buy a Ferrari

در حالت سوم گوینده میخواهد نتیجه را به صورت تئوریک بیان کند و با احتمال وقوع کمتر نسبت به will

If I had money >> 1. I would buy a Ferrari

I could buy a Ferrari

I bought a Ferrari

I used to buy a Ferrari

در جمله اول بیان می کند که اگر در گذشته هر وقت پول داشتم یک فراری میخریدم همانند یک عادت چرا که یکی از خواص would بیان عادت در گذشته است.  در جمله دوم بیان توانایی است یعنی اینکه در آن زمان اوضاع اقتصادی من طوری بود که هر وقت پول داشتم میتوانستم یک فراری بخرم. در جمله سوم باز چون یکی از خواص گذشته ساده بیان عادت در گذشته است مانند جمله اول ترجمه می گردد هر وقت پول داشتم در گذشته همیشه یک فراری میخریدم و یک حقیقت و عادت شده بود. در جمله چهارم هم به همین صورت است اما با این تفاوت که الان دیگر برقرار نیست یعنی الان اگر پول داشته باشم دیگر فراری نخواهم خرید. توجه داشته باشید که if در حالت گذشته واقعی به صورت “هر وقت که، هر وقت” ترجمه می گردد و برای بیان عادت یا حقیقت در گذشته است.

If I was passing a café >> 1. I would take some time to drink coffee

I could smell the coffee.

I used to take a look at the beautiful design of the café.

I asked whether they had the Jacobs brand

مورد اول به این شکل ترجمه میشود که هر وقت اگر در حال رد شدن از کنار کافی شاپ بودم مدتی وقت میگذاشتم تا قهوه بنوشم. مورد دوم نیز در کلاز نتیجه میگیود میتونستم بوی قهوه رو حس کنم. مورد سوم نیز میگوید که عادت داشتم به طراحی زیبای کافی شاپ نگاه کنم ولی الان دیگر این عادت را ندارم. مورد چهارم نیز میگوید که من سوال میکردم که آیا آنها برند جاکوبز را دارند یا خیر. البته در حالت های نیز میتوان در کلاز اول if گذشته ساده و در کلاز نتیجه گذشته استمراری آورد به شرط آنکه حالت واقعی و در گذشته مد نظر باشد.

کلاز if I can save enough money نیز مانند مورد اول ترجمه می شود و نکته خاصی ندارد.

 

این ها تمام شرایط واقعی بود حالا برای شرایط غیر واقعی به شکل زیر داریم:

If I had money

اگر پول داشتم که ندارم (زمان حال – غیر واقعی)

If I had had money

اگر اون موقع پول میداشتم که نداشتم (زمان گذشته غیر واقعی)

If I could play the piano

اگر میتونستم پیانو بنوازم که الان نمیتونم (زمان حال – غیر واقعی)

If I could have had money

اگر اون موقع در گذشته میتونستم به اندازه کافی پول داشته باشم که نشد که داشته باشم (زمان گذشته – عیر واقعی – مدال)

I would buy a Ferrari

یک فراری میخریدم که نخواهم خرید (زمان حال – غیر واقعی)

I could buy a Ferrari

الان یک فراری میخریدم (زمان حال – غیر واقعی)

I would have bought a Ferrari

یک فراری در آن موقع میخریدم که نخریدم (زمان گذشته – غیر واقعی)

I could have bought a Ferrari

میتونستم یک فراری بخرم که نشد بخرم (زمان گذشته – غیر واقعی)

 

حال همه این کلاز ها را به شکل زیر و بسته به ظرافت معنایی که میخواهید انتقال دهید میتوان با یکدیگر ترکیب کرد:

If I had money >> 1. I would buy a Ferrari

از میان ترکیب های بالا تنها همین یک جمله را میتوان برای عبارت if I had money شکل داد چرا که ما با پیشفرض غیر واقعی واقعی و در زمان حال بودن جمله را نوشتیم و تنها نتیجه ای که در زمان حال وجود دارد همان کلاز اول است که I would buy a Ferrari  است.

حالت های دیگر:

If I had had money >> 1. I would buy a Ferrari

I could buy a Ferrari

I would have bought a Ferrari

could have bought a Ferrari

در مثال های بالا مورد اول میگوید اگر در گذشته پول میداشتم که نداشتم الان دقت کنید الان میتوانستم یک فراری بخرم در واقع چنین استدلال میکند که پول داشتن من در گذشته تاثیر بر این میداشت که الان میتوانستم بخرم شاید منظور اینست که اگر در گذشته پول میداشت که کاری راه بیاندازد الان این قدر توانایی داشت تا یک فراری بخرد که این امر (فراری خریدن) در زمان حال محقق نخواهد شد. (به دلیل غیر واقعی بودن)

در مثال دوم مانند مثال اول است و میگوید اگر در گذشته پول میداشت که نداشت الان میتوانست یک فراری بخرد که دیگر ممکن نیست و الان این توانایی را ندارد و این امر در زمان حال محقق نخواهد شد.

در مثال سوم گوینده میخواهد بگوید که اگر در گذشته پول میداشت که نداشت در  همان گذشته و مدتی بعد از پول داشتنش یک فراری میخرید که هیچگاه این امر محقق نشد و نخرید.

در مثال چهارم مانند قبلی اگر در گذشته پول میداشت که نداشت میتوانست در همان گذشته و مدتی بعد یک فراری بخرد که این امر هیچگاه محقق نشد.

 

حالت های باقی مانده:

If I could have had money >> 1. I would buy a Ferrari now

I could buy a Ferrari now

I would have bought a Ferrari

I could have bought a Ferrari

در جمله اول گوینده میگوید اگر در گذشته میتوانست پولی داشته باشد که در نهایت نیز نتوانست الان یک فراری میخرید که هیچگاه نخواهد خرید چرا که شرایط غیر واقعی است.

جمله دوم مشابه جمله اول است اگر در گذشته میتوانست پول داشته باشد الان میتوانست یک ماشین بخرد که نخواهد خرید چون نمیتواند و شرایط غیر واقعی است.

جمله سوم میگوید اگر در گذشته میتوانست پول داشته باشد که در نهایت نتوانست در همان گذشته و مدتی بعد از آن “توانستن” یک فراری میخرید که این امر هیچگاه محقق نشد.

جمله چهارم میگوید اگر در گذشته میتوانست پول داشته باشد که در نهایت نیز نتوانست در همان گذشته و مدتی بعد از اینکه “توانستن” به وقوع میپیوست میتوانست یک فراری بخرد که این امر نیز در نهایت محقق نشد چرا که شرایط غیر واقعی است.

تمرین

زمان ما اگه هر کس کنکور قبول میشد هر رشته ای که میشد انتخاب میکرد میرفت

In our time, if anone passed the Konkour, he/she would choose whatever major possible and go to university

اگه اون روزا بهم گفته بودی شاید بهت جوابشو میگفتم

If you had told me those days, I may have given you the answer to it

اگه اون روزا میتونستم پولی به دست بیارم قطعا الان زندگی بهتری داشتم

If I could have earned any money those days, I would have a better life now

اگه اون روزا میتونستم پولی به دست بیارم قطعا زندگی بهتری میداشتم (در آن موقع در گذشته)

If I could have earned any money those days, I would have had a better life then

جابجا کردن جمله واره های جملات شرطی

جمله های شرطی به طور معمول با if شروع می شوند و وقتی که کلاز if تمام میشود یک کاما قرار میگیرد و سپس کلاز نتیجه بیان می گردد. در زبان انگلیسی میتوان ابتدا کلاز نتیجه و سپس کلاز if را نیز بیان کرد و در این حالت کاما نیز حذف می گردد. مثال:

If I go to Oxford, I will surely see Ashmolean Museum >> I will see Ashmolean Museum if I go to Oxford

اگر به آکسفورد بروم، قطعا از موزه ی اشمولین دیدن خواهم کرد.

 

استفاده از should در if

  1. در برخی موارد should را میتوان در جملات شرطی به کار برد که در این حالت معنی ” احیانا” یا “بر حسب اتفاق” می دهد.در این حالت should هم معنی happen to به معنی “احیانا” میباشد. مثال:

If you should see Alex, send him my regards = if you happen to see Alex, send him my regards.

اگر احیانا الکس رو دیدید، سلام (درود) من رو بهش برسونید.

در این حالت حتی میتواند معکوس (inversion) نیز رخ دهد و شکل جمله تغییر کند. مثال:

Should you need any assistance, please do not hesitate to contact me.

اگر احیانا به هر کمکی نیاز داشتید، لطفا در تماس گرفتن با من درنگ نکنید (حتما تماس بگیرید)

در مثال بالا در واقع شکل اصلی جمله بدین صورت بوده که در کلاز if معکوس سازی رخ داده است:

If you should need …..

در هنگام معکوس سازی if حذف شده و should به جای آن قرار میگیرد. جزئیات بیشتر در آخر همین درسنامه آورده شده است.

استفاده از will یا would  در کلاز if

در برخی موارد میتوان از will یا would در کلاز if استفاده کرد. در این حالت از ترجمه “مایل بودن” قبل از فعل کلاز if استفاده میکنیم. مثال:

If you will come to help, it will be my honour.

اگر مایلید برای کمک بیایید، این افتخاری برای من خواهد بود.

یا

If he would listen to me, I can tell him the truth.

اگر او مایل باشد به من گوش کند، به او حقیقت را خواهم گفت.

همین کارکرد “مایل بودن” در گفتگوهای روزمره برای مودبانه تر کردن گفتگو مورد استفاده قرار میگیرد. مثال:

If you would sign the dotted line

اگر مایلید نقطه چین رو امضا کنید (ممکنه نقطه چین رو امضا کنید )

در واقع یک درخواست مودبانه است.

در اسپیکینگ برای مودبانه تر کردن گفتگو علاوه بر will  و would از can و could نیز میتوان  استفاده کرد. مثال:

فرضی کنید فردی در حال نوشتن روی یک کاغذ است و میخواهد از کسی بخواهد آن را برایش عوض کند و این دو نفر در کنار یکدیگر قرار گرفته اند:

Alex: If I could change the paper

Sara: Sure.

در واقع گوینده میگوید اگر من میشد این کاغذ رو عوض میکردم خیلی خوب بود به نوعی به صورت غیر مستقیم به مخاطبش میفهماند که این کاغذ مناسب نوشتن نیست.

در برخی موارد will یا would اگر در کلاز if مورد استفاده قرار بگیرند حالت تاکیدی دارند و معنی “یقینا”، “واقعا” و “حتما” میتوانند داشته باشند. مثال:

If this method would be helpful, everybody will use it.

اگر این روش واقعا مفید باشه، همه از آن استفاده خواهند کرد.

 

معکوس کردن if (Inversion in If Clause)

مبحث معکوس کردن مبحث گسترده ایست که در درسنامه ای جداگانه به آن پرداخته ایم. معکوس کردن به جابجایی جایگاه فعل (verb position) و فاعل (subject position) در زبان انگلیسی که بنا بر قوانین رخ میدهد میگویند. معکوس سازی در جملات شرطی if تحت حالت مختلف به قرار زیر میباشد. ابتدا توجه داشته باشید که در تمامی موارد در معکوس سازی if خود کلمه if همواره حذف خواهد شد.

حالت اول با should

همانطور که در همین مقاله اشاره شد should به معنی “احیانا” میتواند در کلاز if مورد استفاده قرار بگیرد که اگر بخواهیم به صورت معکوس این کلاز را در بیاوریم if را حذف نموده و should را جایگزین آن میکنیم. مثال:

If you should come here, do pay us a visit >> should you come here, do pay us a visit

اگر احیانا اینجا اومدین، حتما به ما سر بزنید

توجه داشته باشید که معکوس سازی تنها در کلاز if رخ میدهد و کلاز نتیجه (result clause) بدون تغییر باقی می ماند. همچنین pay sb a visit یک اصطلاح (expression) به معنی همان visit یعنی “ملاقات کردن” است.

در حالت های غیر واقعی (Unreal Conditions)

در حالت های غیر واقعی زمان حال و گذشته یا به عبارت ساده تر در شرطی نوع دوم (همراه با فعل be to) و سوم میتواند if را  حذف کرد و به ترتیب از were و had به جای if استفاده کرد. مثال:

If we were to live abroad, we would live in the UK.

اگر قرار بود در خارج از کشور زندگی کنیم، در انگلستان زندگی میکردیم.

همانطور که قبلا گفتیم معکوس سازی تنها در کلاز if رخ میدهد و جمله بالا که شرطی نوع دوم است و همچنین فعل be to به معنی “قرار بودن” را در خود دارد میتواند بدین صورت معکوس شود:

Were we to live abroad, we would live in the UK.

توجه داشته باشید که be to یک اصطلاح به معنی “قرار بودن” است و تمامی اشکلا نه گانه افعال to-be میتوانند جایگزین آن گردند. یک مثال:

I am to go home now

من الان قراره به خانه بروم.

My wife is to come tomorrow.

همسرم قرار است فردا بیاید.

 

در تمامی شرطی های نوع سوم نیز میتوان از معکوس سازی استفاده کرد. مثال:

If we had known its problems, we would never have bought that car.

اگر مشکلاتش را میدانستیم (که ندانستیم)، هیچگاه آن خودرو را نمیخریدیم (که متاسفانه خریدیم).

جمله بالا را میتوان به شکل زیر معکوس کرد:

Had we known its problems, we would never have bought that car.

 

ممکن است زبان آموزانی که مبحث درسنامه جامع انواع قیدها (Adverbs) در زبان انگلیسی را مطالعه کرده باشند اینجا ایراد بگیرند که قید never که یک قید تکرار (frequency adverb) است چرا قبل از فعل اصلی که bought است نیامده است و قبل از have که فعل کمکی است آمده است؟ همانطور که بارها گفته ایم قید ها به صورت مطلق مکان تعریف شده ای ندارد در اینجا به دلیل اینکه ۲ قید کمکی برای شکل دادن آینده ی غیر واقعی در گذشته نیاز داریم بین این ۲ آمده است کما اینکه در عبارت هایی مثل I can often do my job قید often بعد از مدال آمده و قبل از فعل اصلی در اینجا نیز مدال ما would  است و فعل اصلی به صورت کلی have bought در نظر گرفته میشود. مبحث جملات شرطی با یک سری حذفیات به پایان رسید.

عبارت زیر را به انگلیسی تبدیل کرده در قسمت نظرات بنویسید: اگر دولت خوب عمل کند قیمت دلار پایین می آید.

منبع: نگار بوستان

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟
بلهخیر
ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *