0
09367079491

درسنامه بررسی جامع In ، At و On در زبان انگلیسی

حروف اضافه ی on at in

هر سه این حروف اضافه کاربردهای مختلفی دارد که عمده کاربرد ها به دو دسته مکان (place) و زمان (time) تقسیم بندی می شود. همچنین ابتدا اینکه این دو حرف اضافه (preposition) ی in و at هم معنی هستند و در بسیاری از موارد به صورت جایگزین (interchangeably) به جای یکدیگر مورد استفاده قرار میگیرند. در برخی حالات اما یک حالت مصطلح تر میباشد.

اگر میخواهید مستقیما تمرین ها را انجام دهید از لینک های زیر استفاده کنید:

  • کاربردهای مکان (place)

  • At

تعریف نگار بوستان: at در مواردی مورد استفاده قرار می گیرد که معنی “در” میدهد و لزوما معنی  در درون یک مکان خاص به صورت فیزیکی نیست بلکه میتواند معنی مجازی نیز داشته باشد. مثال:

A: Where are you now?

B: I am at work.

الان کجایی؟

سر کار هستم.

در مثال بالا فرد ممکن است الزاما در حال حاضر درون ساختمان محل کار نباشد و در فرضا محوطه باشد اما سر کار محسوب می گردد. در حالی که in دقیقا به درون یک محل فیزیکی اشاره می کند. این تعریف کلی بود حال به کاربردهای at به صورت مورد به مورد میپردازیم.

  1. شرکت ها و ادارات

برای اینکه بگوییم در شرکت یا اداره یا هر محلی که فعالیت پویا و زنده ای در جریان است از at استفاده میکنیم. مثال:

How many people are working at Microsoft?

چند نفر  در مایکروسافت کار میکنند؟

  1. برای اشاره به محل فعالیت هایی که افراد زیادی در آن وجود دارد نیز از at استفاده می شود. مثال:

Were you at Lisa’s party?

آیا در مهمانی لیزا بودی؟

They were at the theatre last night.

آنها دیشب در تئاتر بودند.

در مکان هایی مانند سینما، تئاتر، مهمانی ، دانشکده، دانشگاه و مدرسه همگی از at استفاده میکنیم. مثال:

She always did well at school.

او همیشه عملکرد خوبی در مدرسه داشت.

در مثال بالا did گذشته do به معنی عملکرد داشتن (perform) میباشد و well هم قیدی است که از good ساخته شده است.

  1. برای اشاره به آدرس

برای آدرس دادن و گفتن “در” در هنگام بیان آدرس از at استفاده میکنیم. مثال:

They once lived at number 12 South George’s Street.

اونها زمانی در پلاک شماره ۱۲ خیابان جرج جنوبی زندگی میکردند.

در اینجا once به معنی “یک دوره، یک زمان، یک وقت” میباشد.

  1. برای اشاره به مکان های خدماتی و درمانی و هیمنطور اکثر مغازه ها از at استفاده می شود. مثال:

I’ll be at the hairdresser’s until five.

من تا ساعت پنج در آرایشگاه خواهم بود.

در بسیاری از موارد در زبان انگلیسی با گفتن نوع مغازه و ‘s میتوان واژه shop را حذف کرد. مثال:

Hairdresser’s shop >> hairdresser’s

Butcher’s shop >> butcher’s

همچنین یتوان برای خانه افراد نیز این حالت را بکار برد. مثال:

I am at Linda’s.

من در خانه لیندا هستم.

در مثال بالا house حذف شده است. برای کاربردهای بیشتر s و مطاله دقیقتر این مطلب را بخوانید.

  • On

  1. برای بیان معنی “رویِ” چیزی قرار گرفتن و بودن از on استفاده میگردد. مثال:

I know I left my wallet on the table.

میدونم که کیف پولم رو روی میز جا گذاشتم.

در اینجا leave در معنی جا گذاشتن مورد استفاده قرار گرفته است و همچنین بعد از know یک that پیوند دهنده وجود داشته که بر اساس قوانین کاربرد های that حذف شده است. برای مطالعه بیشتر مطلب کاربردهای that در زبان انگلیسی را بخوانید.

  1. بیان طبقه یک ساختمان

برای اینکه بگوییم در طبقه چندم یک ساختمان هستیم از on استفاده میکنیم. مثال:

They live on the 15th floor!

آنها در طبقه ۱۵ زندگی می کنند.

  1. برای بیان در راستای چیزی

گاهی اوقات مخصوصا زمانی که با کلماتی مثل road (جاده) یا river (رودخانه) به کار رود معنی  “در راستای، در طولِ” میدهد. مثال:

Dublin is on the east coast of Ireland.

شهر دوبلین در طول ساحل شرقی ایرلند قرار دارد.

  1. حمل نقل عمومی

وقتی در یک از وسائل حمل و نقل عمومی مانند قطار یا اتوبوس هستید میتوانید از on استفاده کنید. مثال:

I was on the train when she phoned.

من سوار قطار بودم و او زنگ زد.

  1. یکی از کاربرد های اصلی on معنی “درباره” میدهد و هم معنی about است با این تفاوت کلی about برای موضوعات روزمره و معمول است اما on حالت علمی دارد. مثال:

A book on pregnancy

یک کتاب درباره ی بارداری

  • In (داخلِ، درونِ)

کاربرد اصلی in بیان فضای داخلِ چیزی است یا اینکه به جنبه های مکان فیزیکی آن محل تاکید بیشتری دارد و مشابه at میباشد. مثال:

I know my book is somewhere in this room.

من میدونم کتابم یک جایی در این اتاق هست.

در مثال بالا به درون یا داخل اتاق اشاره دارد. همچنین somewhere به یک کلمه سر هم به معنی “یک جا” نکره یا نا معین اشاره دارد. مثال دیگر:

She works in an open-plan office.

او در یک اداره پلان آزاد کار میکند.

در اینجا تاکید بر مکان فیزیکی است که با یک صفت نوع آن را مشخص کرده است. یک جمله با at  ببینید:

She works at the office.

همانطور که قبلا گفتیم at یک حالت کلی است و تاکیدی روی محل فیزیکی ندارد در اینجا تاکید معنی اینست که کار فرد یک کار دفتری است یک کار از نوع غیر دفتری نیست.

همیشه همراه با کلمه class حرف اضافه in می آید. هر چند با تعاریف گفته شده به نظر میرسد که at بهتر باشد اما این مورد یک استثنا است.مثال:

He found it difficult to concentrate in class.

او این رو سخت میابد تا در کلاس تمرکز کند. (به نظرش سخته)

 

کاربردهای زمانی این ۳ حرف اضافه

 

  • At

  1. برای بیان ساعت

I’ll see you at five o’clock.

ساعت پنج میبینمت

  1. برای بیان برخی اوقات روز

The helicopter took off at midday and headed for the island.

هلیکوپتر در میانه روز بلند شد و به سمت جزیره روانه شد.

There’s a great film on TV at midnight.

یک فیلم عالی امشب نیمه شب در تلویزیون پخش میشه.

I finish work at noon on Saturday, so we could go for a coffee then.

من کار ساعت ۱۲ ظهر روز شنبه تموم میشه، بنابراین میتونیم آنگاه برویم قهوه بخوریم.

در مثال بالا then به معنی “آن هنگام (در آینده یا گذشته)” میباشد.

میبینیم که برای کلمات midday، midnight و noon از at استفاده می شود.

  1. برای weekend از at استفاده میکنیم. مثال:

What are you doing at the weekend?

قراره آخر هفته چیکار کنی؟

اگر میخواهید بدانید چرا حال استمراری اینگونه ترجمه شد به خاطر بیاورید که یکی از ویژگی های حال استمراری بیان آینده است که معمولا برای فعلی انجام میگیرد که از قبل برنامه ریزی شده باشد. برای اطلاعات بیشتر مبحث حال استمراری (present continuous) را مطالعه نمایید.

  1. قبل از مراسم های خاص

برای جشن ها و مراسم های مختلف سال مانند سال نو و موارد مشابه از at استفاده میکنیم. مثال:

At the New Year, millions of people travel home to be with their families

در سال نو میلیون ها نفر به زادگاهشان مسافرت می کنند تا با خانواده هایشان باشند.

در اینجا home  به زادگاه و شهر اصالت ترجمه شده است چون یکی از معانی home میباشد.

  • On

  1. در بیان روز تاریخ مورد استفاده قرار میگیرد و معنی “در” میدهد.

We moved into this house on 25 October 1987.

ما در تاریخ ۲۵ اکتبر ۱۹۸۷ به این خانه اسباب کشی کردیم.

  1. قبل از روزهای هفته مورد استفاده قرار میگیرد و معنی “در” میدهد.

I’ve got to go to London on Friday.

ما بایستی جمعه به لندن برویم.

در عبارت بالا have got to = have to است. قبلا گفتیم که have = have got و has = has got   برای مطالعه بیشتر مبحث افعال کمکی را بخوانید.

 

همچنین در هنگام بیان روز تولد، روز سالگرد و موارد مشابه نیز از on استفاده می شود. مثال:

What do you normally do on your birthday?

معمولا در روز تولدت چیکار میکنی؟

علت آنست که روز تولد هر فرد یکی از روزهای هفته است و برای روزهای هفته همانطور که قبلا گفتیم از on استفاده می شود.

 

  • In

  1. برای بیان اوقات حین روز

در عبارت های مثل in the morning، in the afternoon، in the evening و in the night این کاربرد را میبینیم. البته برای شب میگوییم at night نیز میگوییم. مثال:

I was awake in the night, thinking about all the things that have happened.

من در شب بیدار بودم و درباره همه چیزهایی که اتفاق افتاده است فکر میکردم.

‘It’s not safe to travel at night,’ the officer said.

افسر پلیس گفت:” ایمن نیست که بخواهی شب رانندگی کنیم”.

At night یک حالت کلی مفهوم “در شب” است و به شب خاصی اشاره ندارد اما in the night معمولا به یک شب خاص اشاره دارد مانند مثال اول.

 

  1. بیان درون ماه های سال

برای بیان رویداد در درون یک ماه از سال از in استفاده میکنیم. مثال:

We usually go camping in July or August.

ما معمولا در ماه جولای یا آگوست به اردو میرویم.

I was born in Shahrivar.

من در شهریور ماه متولد شدم.

  1. بیان سال

برای بیان سال نیز از in استفاده میکنیم. مثال:

The house was built in 1835.

این خانه در سال ۱۸۳۵ ساخته شد.

  1. بیان فصل های سال

برای بیان فصل های سال نیز از in  استفاده میکنیم. مثال:

The garden is wonderful in the spring when all the flowers come out.

این باغ در بهار فوق العاده است وقتی که همه گل بیرون می آیند.

  1. برای بازه های طولانی مانند دهه ها و قرن ها نیز از in استفاده می گردد. مثال:

The population of Europe doubled in the nineteenth century.

جمعیت اروپا در قرن نوزدهم دو برابر شد.

  1. بیان بازه زمانی

In برای بیان مدت زمانی که یک کار طول میکشید نیز مورد استفاده قرار میگیرد و در این حالت به “در بازه ی” ترجمه میشود. مثال:

He could learn a song in about five minutes

او میتونست یک آهنگ رو در حدودا ۵ دقیقه یاد بگیره

  1. بیان زمان اتفاق افتادن یک کار (بوستان هفتم)

این حالت برای بیان این است که یک رویداد چه زمانی اتفاق می افتد. در این حالت in  در قالب زیر می آید:

In + noun (duration) +’s +time

ابتدا in سپس مدت زمان (دو روز، سه ساعت و غیره) و سپس آپستروف s و سپس کلمه ی time. این قالب به صورت “…… آینده” که نقطه چین مدت زمان را مشخص می کند. مثال:

I won’t say goodbye because we’ll be seeing each other again in three days’ time.

من خداحافظی نمیکنم چون که ما ۳ روز آینده همدیگر رو میبینیم.

اگر میخواهید در مورد آینده استمراری بیشتر بدانید مطلب درسنامه جامع آموزش آینده استمراری (future continuous) را بخوانید.

یک یادآوری

قبل از کلمات every، next  و  last هنگامی که برای بیان زمان مورد استفاده قرار میگیرند از هیچ حرف اضافه ای استفاده نباید کرد. مثال:

He plays football every Saturday.

او هر شنبه فوتبال بازی می کند.

Are you free next Monday at two o’clock?

آیا دوشنبه هفته بعد ساعت ۲ وقتت آزاد هست؟

Last summer we rented a villa in Portugal.

تابستان گذشته یک ویلا در پرتغال اجاره کردیم.

در مثال های بالا میبینید که قبل از کلمات last، next و every از هیچ حرف اضافه ای (preposition) استفاده نشد.

تمرین

ساعت ۴ بهت زنگ میزنم

I will call you at 4 o’clock

تولد من در شهریور است

My birthday is in Shahrivar

من در ۲۲ مهر به دنیا آمدم

I was born on Mehr 22nd

دوشنبه میرم

I will go on Monday

توی جعبه چیه؟

What’s in the box?

دیروز دانشگاه بودم

I was at the university yesterday

احتمالا تابستون انجامش بدم

I will probably do it in summer

 

توجه داشته باشید ویژگی بعدی مخصوص زبان آموزان سطح پیشرفته معادل آیلتس ۶ به بالا می باشد و مطالعه آن برای دیگر زبان آموزان اولویت نداشته و در برخی موارد ممکن است باعث سردرگمی بیشتر زبان آموز شود. از این رو نگار بوستان مطالعه ی این بخش را توصیه نمیکند.

پیچیدگی ها (بوستان هشتم)

  1. At the weekedend یا on the weekend؟

وقتی به طور کلی راجب آخر هفته صحبت میکنیم از at the weekend استفاده میکنیم اما وقتی که درباره ی یک آخر هفته خاص صحبت میکنیم از on the weekend استفاده میکنیم. مثال:

I go and see my mother at the weekend if the weather’s okay.

من هر وقت هوا خوب باشه آخر هفته میروم و مادرم رو میبینم.

The folk festival is always held on the last weekend in July.

فستیوال مردم همیشه در هفته آخر جولای برگزار می گردد.

در مثال اول به طور کلی هر هفته ای مد نظر است و در مثال دوم یک هفته خاص مد نظر است. البته آمریکایی ها اکثر از on استفاده می کنند.

  1. in the morning یا on morning؟

در اکثر موارد از in the morning  استفاده میکنیم و منظورمان صبح هاست به طور کلی. اما اگر به طور خاص یک صبح خاص مد نظر باشد از on استفاده میکنیم. مثال:

I always work best in the morning. I often get tired in the afternoon.

من همیشه صبح ها به بهترین نحو کار میکنم. من اغلب بعد از ظهر ها خسته میشوم.

The ship left the harbour on the morning of the ninth of November.

کشتی لنگرگاه را در صبح نهم نوامبر ترک کرد.

کاملا از مثال های مشخص است که در مورد اول یک حالت کلی و در مورد دوم یک حالت خاص (specific) است.

 

  1. at the end یا in the end؟

At the end برای اشاره به  انتهای کار یا رویداد میباشد اما in the end برای اشاره به بعد از اتمام یک رویداد یا اتفاق مورد استفاده قرار میگیرد. مثال:

At the end of the film, everyone was crying.

در پایان فیلم همه داشتند گریه میکردند.

I looked everywhere for the book but couldn’t find it, so in the end I bought a new copy.

من همه جا رو دنبال کتاب گشتم اما نتونستم پیداش کنم بنابراین در آخر (بعد از اینکه گشتن تمام شد و فایده ای نداشت) یک نسخه دیگر خریدم.

  1. at the beginning یا in the beginning؟

At the beginning  برای اشاره به نقطه شروع یک فعل یا رویداد مورد استفاده قرار میگیرد اما in the beginning زمانی است که میخواهیم تضاد ۲ شرایط یا وضعیت را با هم مقایسه کنیم و نشان دهیم. مثال:

At the beginning of every lesson, the teacher told the children a little story.

در ابتدای هر درس، معلم به بچه ها یک داستان کوتاه می گفت.

In the beginning, nobody understood what was happening, but after she explained everything very carefully, things were much clearer.

در ابتدا هیچکس نمیفهمید چه چیزی در حال اتفاق افتادی بود اما بعد از اینکه او همه چیز را با دقت توضیح داد موضوعات خیلی شفاف تر شدند.

در جمله اول که به معنی مشخص “در ابتدا” استفاده شده و در جمله دوم هم طبق تعریف ۲ شرایط متضاد را با هم مقایسه کرد. در اینجا things را موضوعات به خاطر سایق متن و جمله ترجمه کردم. اگر میخواهید در مورد جمله واره های what (what clause ) بدانید اینجا را ببینید.

سوالی دارید؟ در بخش نظرات مطرح کنید کمتر از ۲۴ ساعت پاسخگو هستیم.

منبع: نگار بوستان

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟
بلهخیر
ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *