0
09367079491

جایگاه صفت (adjective) در زبان انگلیسی

جایگاه صفات در جمله

تمامی جاهایی که یک صفت میتواند قرار بگیرد در این درسنامه شرح داده شده است:

قبل از اسم

صفات در زبان انگلیسی قبل از هسته اسمی (اسم اصلی noun) می آیند. یک اسم می تواند سلسله ای از صفات را به دنبال خود بکشد.

A red book

یک کتاب قرمز

 

صفت بودن یک جایگاه است و یک ویژگی ذاتی نیست. در برخی موارد وقتی دیکشنری را چک کنید جلوی آن کلمه عبارت noun را نوشته اما همان noun  در بسیار از موارد می تواند مانند یک صفت عمل کند به شرط آنکه قبل از اسم دیگری بیاید. مثال:

A history book

یک کتاب تاریخ

علی رغم اینکه history  در انگلیسی یک اسم (noun) است اما چون قبل از یک اسم دیگر آمده صفتِ آن اسم محسوب می گردد بدین معنا که ویژگی آن کتاب را دارد ذکر می کند که مربوط به تاریخ است.

 

بعد از افعال To-be

صفت ها می توانند به تنهایی بعد از افعال to-be  بیایند. مثال:

Ali is tall.

علی قد بلند است.

Sara is beautiful.

سارا زیباست.

خارج از دو حالت فوق صفت را نمی توان بکار برد. اشتباهی که خیلی از زبان آموزان می کنند اینست که مثلا وقتی از آنها سوال میکنی چجور تابلویی دوست دارند در جواب می گویند:

I like beautiful

من دوست دارم زیبا

این حرف ناقص است، اشتباه پایه ای است، اگر گفته شود نمره آیلتس بالاتر از ۴ نمی رود. درست اینست که بگوید:

I like beautiful pictures.

من تصاویر زیبا را دوست دارم.

 

 

تمرین

 

رضا قد بلند است

Reza is tall

رضا یک شخص قد بلند است

Reza is a tall person

آن کتاب خوب است

That book is good

آن کتاب خوبی است

That is a good book

توجه داشته باشید از این بخش به بعد مخصوص زبانآموزان سطح پیشرفته معادل آیلتس ۶ به بالا می باشد و مطالعه آن برای دیگر زبان آموزان اولویت نداشته و در برخی موارد ممکن است باعث سردرگمی بیشتر زبان آموز شود. از این رو نگار بوستان مطالعه ی این بخش ها را توصیه نمیکند.

نکته پیشرفته (مخصوص زبان آموزان بوستان ششم و بالاتر)

تعیین کننده ها (determiners) مشابه صفت ها هستند که قبل از اسم ها می آیند و انواع مختلفی دارند که به قرار زیر می باشند:

حروف تعریف a/an, the

Demonstratives(صفات اشاره) : this, that, these, those

صفات ملکی my, your, his, her, its, our, their, x’s (possessive ’s)

Quantifiers (شمارنده ها) (a) few, fewer, (a) little, many, much, more, most, some, any, etc.

Numbers (اعداد اصلی) one, two, three, etc

نکته پیشرفته (مخصوص داوطلبان بوستان ششم و بالاتر)

بعد از  افعال حسی (Sensory Verbs) نمی توان قید (adverb) به کار برد و بایستی از صفت (adjective ) استفاده کرد. افعال حسی دسته افعالی با معانی به نظر رسیدن، احساس کردن و موارد مشابه می باشند. مثال:

I feel good.

من احساس خوبی دارم.

علی رغم اینکه feel فعل (verb) است و بایستی یک قید آن را تحت تاثیر قرار دهد از صفت استفاده می گردد چون جزو افعال حسی است. لیست برخی افعال حسی معروف به قرار زیر می باشند:

look, seem, taste, feel, smell, and sound

 

نکته پیشرفته (مخصوص زبان آموزان بوستان ششم و بالاتر)

هر گاه بخواهیم چندین صفت قبل از یک اسم بیاوریم اولیت با کدام صفت است؟ مثال:

A strange metallic green material

یا

A strange green metallic material

هر سه مورد   strange، green و metallic صفت هستند اما کدام ترتیب درست است؟ وبسایت دانشگاه کمبریج (Cambridge  University) اولویت زیر را برای چینش صفات پیشنهاد می کند:

orderrelating toexamples
1opinionunusual, lovely, beautiful
2sizebig, small, tall
3physical qualitythin, rough, untidy
4shaperound, square, rectangular
5ageyoung, old, youthful
6colourblue, red, pink
7originDutch, Japanese, Turkish
8materialmetal, wood, plastic
9typegeneral-purpose, four-sided, U-shaped
10purposecleaning, hammering, cooking

به ترتیب اولویت: نظر، اندازه، ویژگی فیزیکی، شکل، سن یا عمر، رنگ، اصالت، جنس ماده، نوع و هدف. حفظ کردن این لیست کار دشواریست. دانستن این مطلب بیشتر مناسب نوشتار (writing) است چون معمولا در گفتار (speaking) بیش از ۲ صفت قبل از اسم استفاده نمی گردد. نگار بوستان اما یک روش پیشنهادی و به لحاظ فلسفی قوی تر و صحیح تر پیشنهاد می کند. که با روش بالا نتایج یکسانی را در پی خواهد داشت. جایگاه صفات قبل از اسم بر مبنای یک اصل است:

صفت به هر میزان که قدیمی تر باشد بایستی به اسم اصلی نزدیکتر باشد.

A strange green metallic material.

یک ماده فلزی سبز عجیب

 

در اینجا هسته اسمی material می باشد و هر چه قبل از آن بوده سلسله صفات است که توصیف کننده آن می باشند.

ابتدا باید پرسید یک ماده اول فلزی بوده یا اول سبز بوده بعد فلزی شده؟ مشخص است که ماده اول فلزی بوده و سپس رنگ سبز یا دیگر رنگ ها به آن زده شد. پس فلزی بودن باید نزدیک اسم باشد قبل از هسته (material).

حالا بین green و strange یک ماده فلزی اول سبز بوده بعد عجیب شده یا اول یک ماده عجیب بوده بعد رنگ سبز گرفته؟ کاملا مشخص است که عجیب بودن حاصل یک ماده فلزی سبز بوده و ما با دیدن آن به آن مجموعه  که ترکیبی از فلزی بودن و سبز بودن را دارد ویژگی عجیب بودن داده ایم چه بسا اگر هر کدام از این ویژگی ها را نداشت دیگر عجیب نمی بود؟ پس مشخص است که ویژگی عجیب بودن یک مشخصه موخر نسبت به همه ی دیگر صفات است پس بایستی در دورترین فاصله از هسته اسمی قرار بگیرد.

 

تمرین

 

من یک کتاب انگلیسی قرمز دارم

I have a red English book

اون خونه ی زیبای خودشان است

That is their beautiful house

این کت پشمی من است

This is my wool coat

آن یک سطل فلزی رنگی است

That is a colored metal bucket

سوالی دارید؟ در بخش نظرات مطرح کنید کمتر از ۲۴ ساعت پاسخگو هستیم.

 

منبع: نگار بوستان

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟
بلهخیر
ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *